اسکندر مقدونی هنگامی که در یکی از شهرهای ایران از گورستانی عبور میکرد

 

 

مدت زندگی

اسکندر مقدونی هنگامی که در یکی از شهرهای ایران از گورستانی عبور میکرد از مشاهده سنگ قبرها بسیار متعجب شد! پیرمردی را که آنجا بود خطاب قرار داد و پرسید که چرا در شهر شما همه مردم در سنین کودکی یا نوجوانی می میرند ؟!

و به سنگ قبرها اشاره کرد که روی آنها نام متوفی و مدت زندگی اشان نوشته شده بود و همه عدد ها بین یک تا ده بودند!!
پیرمرد سری تکان داد و گفت:
در شهر ما رسم بر این است که به جای عمر طبیعی افراد میزانی را که شخص در عمرش گناه نکرده است به عنوان عمر
واقعی او حساب میکنیم.
هر کسی در آخر عمرش روزهایی را که مرتکب گناه نشده است می شمارد و حساب می کند که چند سال میشود به فرض مثال
اگر جمع همه روزهای بدون گناه او دو سال بشود ما روی سنگ قبرش می نویسیم : "مدت زندگی 2 سال"
اسکندر کمی در خود فرو رفت و بعد از مکثی کوتاه از آن پیرمرد پرسید:
اگر اسکندر کبیر در شهر شما بمیرد روی سنگ قبر او چه خواهید نوشت؟
آن پیرمرد روشن ضمیر پاسخ داد : روی سنگ قبر تو مینویسیم:
"اسکندر مردی که هرگز زاده نشد"
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.