بخوانید
... لذت ببرید و خود را آماده کنید ... چهار سال دیگر روز عاشورا، روز
نوروز خواهد شد، و این خبر بزرگ است. ظهور سفیانی در شام نزدیک است+سند
اگر از اوایل متن خسته شدید اواسط متن را حتما بخوانید تا خواب از سرتان بپرد ....
مطالب ناب و زیر خاکی در لینک وبلاگ : http://ostadsamadi.mihanblog.com
این متن برگرفته از سایت صراط نیوز می باشد - لینک منبع در انتها . مقدار
زیادی از متن اینا جا نشد و ناگزیر حذف کردم . متن کامل را در لینک انتها
پیگر شوید.
متن حاضر رساله ای است که در سال 1285 ق توسط یک ایرانی از اهالی کرمانی در
باره ویژگی های سفیانی و ولادت وی در شام نوشته شده و آن را علامت نزدیکی
ظهور دانسته است. در این زمینه، علائم دیگری را هم گردآوری کرده، هرچند از
این که حکم قطعی در این باره بدهد خودداری نموده است.
[آمدن باران شدید]
باز از جمله علامات این است که بیستم این جمادیالاولی که رسید، بنای باران
شدید میشود تا اینکه بیشتر خانههای دنیا را خراب میکند. به جهت این است
که چنانکه قبل از صور دویم، باید باران بیاید که جمیع روی زمین تر شود و
آب بگیرد، و بدنهای مردگان هم زنده میشود، قبل از این احیاء، هم چهل روز
باران بیاید تا مردگانی چند در اول ماه رجب زنده شوید و هی بنای زنده شدن
مردگان شود. این است حضرت امیر فرموده که عجب و ای عجب بین جمادی و رجب.
کدام عجب از این بالاتر که مردگان از قبر بیرون آیند و شمشیرها بر دوش بگذارند.
[باید آماده بود]
حالا هر یک علامات را که انسان دید، دیگر بار مسارعت کرد. به محض خبر
سفیانی دیگر باید دست و پا را جمع کرد. دیگر در آن وقت خورده خورده سفر رو
به جهاز باید کرد.
باز از جمله علاماتی که ظاهر میشود این است که در همین ماه رجب ظاهر
میشود و چشم مؤمن به آن روشن میشود و آن این است که با سری بیتن یا تنی
بیسر در قرص آفتاب ظاهر خواهد شد، و منادی از آسمان ندا خواهد کرد که: ألا
لعنۀ الله علی الظالمین. از آن صدا، دلها به حرکت در میآید. ز هرههاست
که آب میشود. ندایی دیگر خواهد آمد که ازفت الازفه، یعنی آنچه باید نزدیک
شود نزدیک شد. دلهای منافقان است که مرتعش خواهد شد، اما مؤمنان از بشاشتی
که دارند نزدیک است در پوست نگنجند.
ندایی دیگر میآید: هذا امیرالمؤمنین قد کر فی هلاک الظالمین، چشم مؤمن در
این وقت روشن میشود. دلهاشان خرم میشود. این هم از علامات حتمی است. باید
ظهور جسد امیر در قرص خورشید بشود، و این بدا ندارد.
دیگر اول ماه تا آخر ماه باران ببارد. میشود بدا در آن نشود.
این علامات را که دیدید ان شاءالله تدارک خود را بگیرید و مهیای سفر شوید.
اگر ماندهاید از آن علامات، اول از این علامت باید تدارک خود را بگیرید.
[ندایی از آسمان در صبح 23 رمضان]
یکی دیگر از این علامات آن است که در ماه رمضان، در صبح جمعه بیست و سیم
ندائی از آسمان به اسم امام زمان میآید که حق با اوست، و حق با شیعیان
اوست، و اسم او و نسب او را ندا میکند، و مردم را دعوت به سوی او میکنند،
و در عصر همان روز ندایی دیگر میآید، شیطان از مغرب ندا میکند که حق با
عثمان و آل اوست، و کفایت میکند شما را. همین که آن دعوتی است زمینی، و آن
دعوتی است آسمانی. کفایت میکند شما را که مخبران صادق خبر دادهاند که آن
دعوت آسمانی است، و این دعوت زمینی است. همچو ندایی از آسمان میآید و این
داخل محتومات است که در ماه رمضان در صبح بیست و سیم باید بشود. دیگر حالا
جمعه هم باشد، یحتمل بدا در آن بشود.
ظهور سفیانی در شام نزدیک است+سند
[خورشید گرفتگی در نیمه ماه]
باز از جمله علامات آن است که آفتاب در نیمه ماه میگیرد، و از روزی که
دنیا خلق شده همچو چیزی نشده که در نیمه ماه آفتاب بگیرد، و در آخر ماه
همیشه آفتاب بگیرد، در آن روز در نیمه ماه میگیرد و این را هم بر خلاف
عادت جاری میکنند تا مردم متذکر شوند و ببینند که این امر اگر علی الرسم
بود، موافق عادت بود، ملتفت شوند که این امر برخلاف عادت است. حساب منجمان
کم شده، از پی این حرف برآیند، ببینند چه خبر است، لکن این را در علامات
حتمی نفرمودهاند.
[قتل سیدی که مهلت را تمام میکند]
باز از جمله علامات حتمی آن است که در بیست و پنجم ماه ذیالحجه سیدی که
نام محمد است و نام پدر او حسن است، از نوکرهای امام است، مأمور میشود
برود مکه و مردم را دعوت کند. از زبان امام میگوید: از وقتی که پیغمبر
مرده، حق ما را غصب کردهاند. ما اهل بیت رحمتایم. ما معدن نبوتیم. بیاید
ما را یاری کنید.
اهل مکه دورش را میگیرند و او را مابین رکن و مقام سر میبرند. و این سید
در نزد خدا بسیار محترم است، و پس از قتل آن سید بزرگوار، دیگر خدا به اهل
زمین مهلت نخواهد داد، مگر پانزده شب. وقتی او را کشتند، خدا غضب خواهد
کرد. مهلت از اهل زمین برداشته خواهد شد. و این علامت را ان شاءالله در مکه
باشیم ببینیم. این دیگر منتهای سیر عالم خواهد بود، و خدا به غضب میآید، و
انتقام میکشد.
و علامتهای بسیار ذکر فرمودهاند. محتومات اینها بود که عرض کردم.
باز از علامات در بعضی بلاد ستاره ذو ذنب است، ستاره دمدار. و این همیشه
ظاهر است، لکن شاید او بزرگتر باشد یا تا سرش بیشتر میشود و عالم تباشیر
او هرج و مرج میشود، و آن بزرگوار ظهور نخواهد کرد یا این ستاره دمدار
ظاهر نشود.
[مرگ قرمز و دعوا در ینگه دنیا]
باز از جمله علامات، قتل بسیاری شود. مرگ قرمزی که خبر دادهاند همان است،
اگرچه بشارتی پارسال شنیدم که خیلی باعث امیدواری شد. در ینگی دنیا
میگفتند دعوائی شده که پانزده کرور آدم کشته شده، و این الحمدلله یک
بشارتی بزرگ است که شما در خیابانهای خود خوابیدهاید، پانزده کرور دشمن
خدا کشته میشوند. همچنین دعوا که در میان سلاطین است، از روم و اُرُس و
انگلیس این دعواها که شد الحمدلله اینها همه از علامات ظهور است.
[رواج طاعون]
خلاصه قتل بسیاری میشود. طاعون در میان مردم افتد. طاعون که پیدا شد به
این واسطه قدری دنیا تخفیف پیدا میکند. مؤمنا[ن] باید خیلی زحمت بکشند.
همین جهت خدا این طورها تخفیف میدهد، حتّی آنکه فرمود دو ثلث مردم باید
بمیرند. در بعضی از روایات هست از هفت نفر باید پنج نفر تلف شوند. در بعضی
از روایات از ده نفر نه نفر که از مردم یک نفر باقی مانند. اینها همه از
شمشیر اماماند. جمیع اوضاع عالم شمشیر اماماند. قشون اماماند. باد از
قشون امام است. آفتاب قشون امام است. زمین از قشون امام است. یکمرتبه
میبینی زلزله میافتد. جمع بسیاری از خلق را هلاک میکند. قشون امام است
که هلاک کرده، چه فرق میکند از خارج بیاید و مردم را بکشد یا خودشان بر
زمین فرو روند، همه را امام کشته.
[بازگشت دولت بنی عباس!]
خلاصه در دنیا این اوضاع رو خواهد داد. باز از علامات آنچه از بعضی احادیث
برمیآید و احتمال کلی میرود که این هم داخل محتومات باشد، این است که
دولت بنیعباس برمیگردد و واجب نکرده سلطان کلی روی زمین باشند. همین قدر
فرمودهاند باید باز دولت، دولت بنیعباس بشود. ممالکی چند در تصرف ایشان
خواهد آمد. این هم باز راه فرج دارد که شاید مثلاً دولتی از دول از آل عباس
بودهاند، و معروف در میان مردم نباشد ولکن در واقع از آلعباس باشند
ومسلط شوند، چه ضرر دارد. خلاصه از احادیث همچو برمیآید که باز دنیا برای
بنیعباس ممهد خواهد شد، و وقتی امام ظاهر میشود، باز در دول بنیعباس
باید باشد.
ظهور سفیانی در شام نزدیک است+سند
[جنگ امویان و عباسیان در قرقیسیا]
باز از علامات آخرالزمان دعوائی است که در قرقیسیا که نزدیک فرات است میان
بنیعباس و بنیامیه اتفاق خواهد افتاد. و قتل بسیاری از بزرگان خواهد شد.
ندایی خواهد آمد که ای درندگان! سیر کنید شکمهای خود را از گوشت جباران. و
این دعوا شاید در همان بلاد عربستان باشد.
غرض احادیث خیلی دلالت بر این دارد که بنیعباس دو مرتبه باید سلطنت کنند و
باز هم علامتهایی بسیار ذکر شده و به همینها اکتفا میکنیم.
[انطباق روز عاشورا و نوروز]
این علامات علامات خاصهای است که قبل از ظهور باید بشود. و اینها که شد
علامت این است که عالم به حد بلوغ رسیده، و همین که روز عاشورای آن سال
میشود، روز نوروز، در آن روز باید واقع شود. و از سالهای طاق باید باشد.
اما نوروز به جهت آنکه اول سال و اول تحویل دوره است، و چون دولت از دوره
به دوره منتقل میشود، میباید اول سال باشد، و چون در روز اول خلافت اول
امیرالمؤمنین (ع) در روز نوزده بوده، در آخر هم باید ختم به همان بشود، و
باید در روز عاشورا باشد، به جهت آنکه بر میخیزد به خونخواهی سیدالشهداء. و
میباید روز جمعه باشد، بجهت آنکه، روز جمعه روز ظهور حکومت و سلطنت است، و
روز اجماع خلایق است.
[چشمتان روشن]
چشم شما روشن باد که بر حسب تقویمهای پیش که استخراج شده، شخصی دو سال پیش
تقویم را استخراج کرده، و در آن تقویم، او آنچه حساب کرده، چهار سال دیگر
روز عاشورا، روز نوروز خواهد شد، و این خبر بزرگ است. همچو اتفاقی کم
میافتد، چه میشود هر سی و شش سال یک دفعه نوروز به محرم بیفتد، مضایقه
نیست، لکن حالا به روز عاشورا هم بیفتد، خیلی کم اتفاق میافتد در این
عمرهای ما که هرگز همچو چیزی ندیدم.
پارسال در طهران ذکر میکردند که آن منجمی که ده سال پیش استخراج کرده،
گفته یا چهار سال یا پنج سال دیگر نوروز میافتد به روز عاشورا بر حسب آن
تقویم؛ و این بشارتی است و سبب امیدواری است.
[سفیانی متولد شده است]
باز شخص به ثقه خبر داد، مرد ثقه بود، و شکل و حرفش دروغ نمینمود، مرد
مقدس صالحی خبر میداد که سفیانی هم تولد کرده، و او از زبان شیخ مرحوم نقل
میکرد، مردی نبود دروغ بر شیخ مرحوم ببندد و شیخ هم آدمی نیست نفهمیده
حرفی بزند. دیگر آن شخص اشتباه کرده باشد یا نکرده باشد چه عرض کنم.
غرض قلب مؤمن روشن میشود که شیخ خبر داده بودند که در آن تاریخ موجود شده و
تولد کرد، و بعید هم نیست؛ احتمال میرود تولد کرده باشد. این خبر نوروز
هم که احتمال فرج دارد. اگرچه اینها هیچیک دلیل نیست ولکن خبری است که
باعث روشنایی چشم و امیدواری میشود.
[کاغذ آقا خان از بمبئی]
از بمبئی هم آقاخان کاغذی نوشته بودند، جمیع علمای فرنگ و منجمین صاحب
سررشته از آنها اتفاق و اجماع کردهاند بر اینکه دو سه سال دیگر حضرت عیسی
از آسمان نازل خواهد شد، و آن امامی که مسلمین میگویند، خواهد آمد. دو سه
دیگر همچو حکایتی واقع خواهد شد. خلاصه او هم همچو خبری از آنجا نوشته است
اگر هم راست نیست، باز بشارت است. باعث امیداوری است.
[پیشگویی یک منجم در تهران]
در طهران هم که بودیم منجمی بود، بسیار ماهر، میگفت پنج سال دیگر اوضاع عالم بر هم خواهد خورد، و به کلی تغییر خواهد کرد.
امید است که این علامات که پی در پی ظاهر میشود، فرجی برسد. آخر تا چند
چشممان در انتظار سفید شد. مذهب اسلام از دنیا کم شده. نمانده از قرآن مگر
خط قرآن و بعضی هم یکپاره. و آنها را هم جزو جلال خود قرار دادهاند. دیگر
نمانده است حرمت از قرآن. تصدیق قرآن از میان عالم و جاهل برطرف شده. چه
آیه قرآن چه شعر حافظ تفاوت پیش آن ندارد. اعتباری نمیکنند. از ایمان
نمانده مگر اسمش. رسم از میان رفته. در مساجد نمانده مگر اجتماع بدنها.
مساجد هیمهدان جهنم شده. بدنهایی که هیمه است برای جهنم در مسجد انبار
کردهاند. دلها متفرق است. بدنها مجتمع است. نفاق عالم را گرفته. اسم آل
محمد را در بسیاری از جاهایی عالم نمیتوان برد.
این کرمان! شما را نمیدانید خدا چه قدر التفات در حقش کرده، چه بسیار بلاد که نمیتوان اسم امام زمان را آنجا برد.
اگر در آنجاها اسم امام را بینند ببری وحشت میکنند. پس مردم این طورند. ان
شاءالله امیدواریم [به] برکت محمد و آل محمد صلوات الله علیهم که فرج آل
محمد نزدیک باشد.
و صلی الله علی محمد و آله الطیبین.
مطالب ناب و زیر خاکی در لینک وبلاگ : http://ostadsamadi.mihanblog.com
(مطالبی که کمتر دیده و شنیده اید...)
کلیپ های خیلییییی گلچین شده ...بیش از 100 کلیپ منحصر بفرد...