مولانا در شعر "علی بود" که در مدح حضرت علی(ع) سروده است


  

مولانا از عرفای بزرگ که سنی مذهب بوده بعد از اشنایی با شمس تبریزی، مرید و شیدای شمس میشود و سر از شعر شاعری در میاورد. به گفته محققان و بزرگان شمس تبریزی یارسانی (اهل حق) بوده است... مولانا ابیاتی شعر در مدح ابوبکر یار غار پیامبر و دیگر یاران بزرگ پیامبر دارد اما اوج تاثیر علم و عقاید شمس بر مولانا و شیدایی مولانا در شعر "علی بود" که در مدح حضرت علی(ع) سروده است دیده میشود... مولانا تمام جهان را در این شعر به کرم حضرت علی(ع) نسبت میدهد... (متن شعر در پایان مطلب)

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ یا وخش جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است...

تا صورت پیوند جهـــــــــــــــان بود علی بود....تا نقش زمین بود و زمــــــــان بود علی بود

آن قلعه گشایی که در قلعـــــــــه ی خیبر....برکند به یک حملــــــــه و بگشود علی بود

آن گرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام....تا کـــــــــار نشد راست نیاسود ، علی بود

آن شیــــر دلاور که برای طمـــــــــــع نفس....بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نیالود علی بود

شاهی که ولی بود و وصــــی بود علی بود....سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علی بود

هم آدم وهم شیث وهم ادریس و هم الیاس....هم صالــــــــــح پیغمبــــــــر و داوود علی بود

هم موسی وهم عیسی وهم خضر وهم ایوب....هم یوسف و هم یونس و هم هــود علی بود

مسجـــــود ملایک که شد آدم ، ز علی شد....آدم چو یکی قبلـــــــــــه و مسجود علی بود

آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر....بر کنگــــــره عرش بیفـــــــــــــــزود علی بود

هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن....هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علی بود

آن لحمک لحمـــــی ، بشنو تــــــا که بدانی....آن یـــــــــــــار که او نفس نبی بود علی بود

موسی و عصــــا و یــــــــد بیضــــــــا و نبوت....در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علی بود

عیسی به وجود آمدو فی الحال سخن گفت....آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علی بود

خاتم که در انگشت سلیمان نبی بود علی بود....آن نور خدایــــی که بر او بــــــــــــود علی بود

آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج....با احمــــــــــد مختــــــــــار یکی بود علی بود

آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن....کردش صفت عصمت و بستــــــــود علی بود

آن شیـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس....بر خوان جهـــان پنجه نیالـــــــــــود علی بود

چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و دیدم....از روی یقین در همه موجــــــــــود ، علی بود

این کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه این است....تا هست علی باشد و تابــــــــــود علی بود

سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پیدا و ز پنهان....شمس اُلحق تبریز که بنمـــــــود ، علی بود

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.