شان نزول آیات
ظاهر آیات فوق گویای این معنی است که از حضرت رسول درباره ی ذوالقرنین پرسشی شده و این آیات در جواب
سوال فوق به حضرت نازل آمده است.
ترمذی 1 و نسایی 2 و امام احمد 3 روایت می کنند که به اشاره ی یهود ، یک نفر از قریش درباره ی بعضی مطالب که
یکی از آنها ذوالقرنین بود از حضرت پرسید: این شخص که بوده و چه کرده است؟
درباره پیغمبری که خداوند جز یک بار در تورات از او نام نیاورده » قرطبی چنین نقل می کند : یهود به حضرت گفتند
« ذوالقرنین » : حضرت گفت : کدام پیغمبر؟ گفتند . « است به ما خبری باز گوی
محمد بن جریر طبری و ابن کثیر 4 و سیوطی نیز روایاتی بر همین نهج آورده و مورد تفسیر قرار داده اند.
مشخصاتی که در قرآن برای ذوالقرنین آمده است
از آیات فوق آنچه در باب شخصیت ذوالقرنین مستفاد می شود حاوی نکات زیر است:
1. کسی که درباره ی او از حضرت رسول پرسش هایی شده است قبلا به ذوالقرنین معروف بوده، یعنی این نام یا
لقب را قرآن به او نداده، کسانی که پرسیده اند خود این نام یا لقب را بر او نهاده اند، از اینجاست که در قرآن
یعنی از تو درباره ی ذوالقرنین می پرسند. « و یسئلونک عن ذوالقرنین » : می آید
2. خداوند کشوری را بکف کفایت او سپرده و وسایل حکمرانی و سلطنت را برای او فراهم ساخته است.
3. کارهای عمده ی او عبارت است از سه جنگ بزرگ : اول در غرب تا انجا که به حد مغرب رسیده است و
آنجا را هم که خورشید غروب می کند به چشم دیده است . دوم در جنگ مشرق، تا آنجا رسیده است که دیگر
جز صحرایی خشک و بدون آبادی ندیده است و ساکنین آن نیز بدوی بوده اند . کار سوم که شاهکار اوست
رسیدن به تنگه و دره ای صعب العبور بوده که از ورای آن تنگه عده ای مرتبا به ساکنین این منطقه هجوم می
نامیده بودند، قوم « یاجوج و ماجوج » آورده اند و آنان را غارت می کرده اند . ساکنین ا ین منطقه قوم مزبور را
مذکور وحشی و بدون تربیت و فرهنگ بوده اند.
4. سلطان (ذوالقرنین )در برابر هجوم این قوم سدی بنا کرده است.
-1 ابوعبدالله است. « ختم الولایت » و « نوادر الاصول » ترمذی خراسانی محدث و فقیه معروف که بیش از سی تالیف داشته و مهم تر از همه
یحات